معصومه نصیری ـ مدرس خبرنگاری و قائم مقام انجمن سواد رسانه ای ایران نوشت: هر بار که حادثهای در کشور رخ میدهد بهانهای میشود تا نداشتههایمان را بشماریم. یک روز فروریختن پلاسکو، یک روز زلزله و این بارسیل آنهم در ایام نوروز و شهرهایی که میزبان گردشگران هستند. پیشازاین، بحث «خبرنگاری بحران» موضوع دارای اهمیت بود و اینکه پروتکلهای رسانهای در مواقع بحران چگونه باید تدوین شوند تا ضمن اطلاعرسانی دقیق و به هنگام، موجبات نگرانی و مشوش شدن افکار عمومی را نیز فراهم نکنند. اما در عصر رسانههای نوظهور و نوین با پدیده «شهروند خبرنگار» بهعنوان امکانی که هم میتواند مفید باشد و هم میتواند ناخواسته در خدمت توسعه بحران نقشآفرینی کند، مواجه هستیم. این مهم تا جایی پیش رفته است که در حادثه سیل اخیر درنهایت رئیس هلالاحمر خطاب به هموطنان تأکید میکند «سیل شوخی ندارد. قدرت آب را دستکم نگیرید. سیل تماشا ندارد. لطفاً و خواهشا خودتان را از مسیر آبهای خروشان دور کنید.» #شهروند_خبرنگاران: یکی از مسائل شهروند خبرنگاری مشکل در تشخیص زمان و مکان ثبت لحظات است. این مهم باعث میشود شهروند خبرنگاران خودشان قربانیان حوادث باشند یا در مسیر انعکاس رخدادها نیز هیجانزده عمل کرده و به التهاب فضای موجود کمک کنند. #اخبار جعلی: در کنار این دو وجه از اطلاعرسانی در شرایط بحرانی، آنچه بیش از همه انرژی و فرصت رسانههای جریان اصلی و افکار عمومی را به هدر میدهد، #خبرهای_جعلی هستند که باقوت گرفتن شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر بهسرعت جای خود را در بین مردم دنیا بازکردهاند و تبدیل به واقعیتی انکارناشدنی و خطرناک شدهاند که همچون یک #بمب_ساعتی عمل میکند. در سیل انتشار تصاویری از حادثهای در جده عربستان و نسبت دادن آن به سیل شیراز، اعلام اخباری ساختگی از تلفات و سرازیر شدن آب سدها در بسیار از شهرها، اخباری مبنی بر وقوع توفان سنگین و …. بخشی از اخبار و تصاویری است در یک نیم روز آنهم در اوج آشفتگی افکار عمومی در پی حادثه دلخراش وقوع سیل در بخشهایی از کشور عزیزمان منتشر و بازنشر داده شد. محتواهایی که همگی ساختگی و جعلی بودند اما از سوی عدهای پذیرفته شدند. نتایج یک پژوهش نشان میدهد اخبار واقعی بهزحمت از سوی هزار نفر بازنشر داده میشوند حالآنکه فقط یک درصد از مهمترین اخبار نادرست را ۱۰۰ هزار نفر بازنشر کردهاند. این آمار نشان از آن دارد که مخاطبان نباید تحت تأثیر هیجان و جو روانی حاکم بر رویدادها اخبار دریافتی را بهسرعت بازنشر دهند. #پیشنهادهای_سواد_رسانه_ای : بهترین توصیه این است که در مواقع بروز یک بحران اعم از زلزله، سیل، بیماریهای واگیردار، سقوط هواپیما و ….. حتماً اخبار و عکسها را از چند رسانه رسمی پیگیری کنید. تا از منبع خبری اطمینان حاصل نکردید آن را برای دیگران ارسال نکنید. مردم و مسئولان قانون مکث ده ثانیه را فراموش نکنند؛ #مکث، #تفکر و سپس #انتشار تعدد ارسال اخبار و تصاویر دلخراش و ویدئوها شاید در لحظه وقوع رویداد شاید کمک به روال اطلاعرسانی قلمداد شود اما در میانمدت و بلندمدت اثرات روانی خاصی برجای خواهد گذاشت. بهجای بازنشر بیهدف و گسترده صحنههای دلخراش، سعی کنیم توصیههای ایمنی که رسانههای رسمی یا مسئولان مربوطه درباره راهکارهای مواجه با بحران تولید کردهاند را به دست مخاطبان دیگر برسانید. و اما #خبرنگاری_بحران…. مقوله «خبرنگاری بحران» در تمام رسانههای دنیا بهصورت ویژه موردتوجه قرارگرفته است و خبرنگاران این بخش، آموزش مجزا میبینند تا در حین رخداد بتوانند تأثیرگذاری مؤثرتری داشته باشند. البته امروزه مطرح میشود خبرنگاری بحران تنها مختص به حین حادثه نمیشود و خبرنگاران زبده در این بخش، در سه مرحله اقدام به اطلاعرسانی میکنند؛ یعنی خبرنگار بحران #قبل از وقوع حادثه با تولید محتوای مناسب و البته مستمر نسبت به آنچه بیم وقوعش میرود، هشدار میدهد و از این طریق مسئولان امر را متوجه استمرار پیگیری و ضرورت چارهاندیشی برای حادثه پیشرو میکند. مثال بارز این رویکرد را میتوانیم درباره فاجعه عظیم پیش روی تهران یعنی زلزله احتمالی عنوان کنیم. اگر خبرنگاری بحران در کشور نهادینهشده بود و ما در این حوزه افراد آموزشدیده داشتیم این موضوع باید بهصورت مستمر مدام مطرح شود تا مسئولان چارهای برای کاهش خسارات این واقعه داشته باشند. خبرنگاری در #حین بحران نیز ویژگیهایی دارد که قطعاً در آن لحظه کسب نمیشود و نیازمند آشنایی از پیش خبرنگار با نوع حادثه، دستگاههای مسئول که باید پاسخگو باشند و همچنین نحوه تنظیم خبر که بتواند در عین انتقال اخبار موثق، التهاب ناشی از رخداد را کاهش دهد، است. خبرنگار بحران اگر تنها و تنها متکی بر اظهارنظر مسئولان باشد و چه از قبل و چه در حین رویداد احاطه همهجانبه بر موضوع نداشته باشد، ممکن است ناخودآگاه در دور باطلی قرار بگیرد که اقدام حرفهای او را تحت تأثیر قرار دهد. مقوله خبرنگاری بحران #پس از رویداد نیز ایجاب میکند، خبرنگار تمام اظهاراتی که مسئولان مختلف در حین رخداد مطرح کردهاند را پس از فروکش کردن موج حادثه، بارها و بارها پیگیری کند و امکان به فراموشی سپردن مشکل را به مسئولان امر ندهد و مطالبه حل آن را برای افکار عمومی پررنگ سازد. شاهد مثال اینکه رسانهها در ایران به خبرنگاری بحران از این سه منظر بیتوجه هستند به اتفاقاتی که پیشازاین رخداده و بهسادگی به بوته فراموشی سپردهشده است، میتوان به زلزلههای به وقوع پیوسته، ایمنی جادهها و حوادث جادهای، سیلها و … اشاره کرد. خبرنگاری که بحران را بهصورت تخصصی پیگیری میکند ضمن آشنایی با مختصات مدیریت بحران، میداند پس از حادثه قطار سمنان باید پیگیری ایمنی سایر خطوط ریلی باشد. باید پیگیر ایمنی اتوبوسها و ناوگان حملونقل بینشهری و جادهای باشد. باید پیگیر آموزشها و تمهیدات اندیشیده شده برای زمان وقوع زلزله باشد و … که متأسفانه ما در این بخش خلأ جدی داریم و معمولاً تنها به قسم دوم کار یعنی خبرنگاری بحران حین رخداد توجه میکنیم. خبرنگار بحران باید با علم به ملی یا منطقهای یا محلی بودن رخداد، نسبت به اطلاعرسانی به هنگام و باز تأکید میکنم مستمر، اقدام به تولید محتوا کند و بداند در حین رخداد نباید تنها در پی تعداد از دست رفتگان باشد و بداند اطلاعرسانی معطوف به آگاهسازی و درعینحال متکی بر صحت و واقعیت میتواند راهگشا باشد. خبرنگاری بحران نیز مانند ضرورت تجهیز ساختمانها و اجرای قانون از سوی مسئولان ذیربط و … نیاز به پیگیری برای تحقق دارد و رسانهها باید به سمت جذب و آموزش خبرنگارانی که بهصورت مشخص تخصص پوشش خبری بحرانها در سه بخش پیش از بحران، حین بحران و بعد از بحران رادارند،
نظرات